در اکثر مراجعاتی که به بنده میشود موکلین از طریق فردی که معرف آنها است با بنده آشنا میشوند زیرا نکته اول در امر انتخاب وکیل این است که باید فردی را انتخاب کنیم که مورد اعتماد باشد و صلاحیت وی برای ما محرز باشد و معمولا وقتی فردی که از دوستان یا آشنایان است از وثوق وکیلی برای ما میگوید میتواند موجب جلب اعتماد در ما بشوداما امکان دارد ما در شرایطی باشیم که هیچ فردی وکیلی را به ما معرفی نکند در این حالت معمولا به اینترنت مراجعه میکنیم و با سرچ کردن به دنبال وکیل میگردیم اما این شیوه قابل اعتماد نمیباشد زیرا متاسفانه امروزه افراد سودجو و اصطلاحا کار چاق کن بسیارند که کمترین اطلاعاتی در خصوص امر وکالت ندارند اما خود را وکیل معرفی نموده و با تبلیغات گسترده و هزینه های گزاف در پی جذب مشتری میباشند، باید حواسمان باشد اگر از در پی مراجعه به اینترنت یا آگهی روزنامه اقدام به انتخاب وکیل میکنیم اول از این موضوع که طرف مقابل وکیل میباشد یا خیر اطمینان حاصل کنیم و سپس از تخصص و کاربلد بودن وی مطمئن شویم و بعد وکالت در دعوای خویش را به او بسپاریم.
راه حل دیگر مراجعه به کانون وکلای دادگستری میباشد، میتوان با مراجعه به کانون مستقر در هر استانی تقاضای معرفی وکیلی متخصص در امر مربوطه را کرد که کانون نیز با در اختیار قرار دادن کتاب اسامی وکلا این امکان را برای افراد فراهم میکند که با طیب خاطر اقدام به انتخاب وکیل دادگستری یا مشاور حقوقی بنمایند.
قبل از اتخاب وکیل و دادن وکالت برای پیگیری امور به وی باید تمامی مطالب اصلی و جانبی پیرامون موضوع را به او بگوییم حتی کوچکترین مسائل که از دید ما اهمیت ندارند نیز میتوانند دلیلی محکم برای پیروزی در دعوا باشند و همینطور به عکس، یعنی امکان دارد موضوعی که از نظر ما بسیار جزئی و فاقد اهمیت میباشد نقطه ضعفی باشد برای عدم موفقیت در دعوا و همینطور هنگامی که ما تمامی مسائل را به وکیلمان بگوییم و وی را از زیر و روی موضوع آگاه کنیم او با بررسی اطلاعات و سنجیدن میزان موفقیت و عدم موفقیت اقدام به رد یا قبول وکالت ما میکند و اگر متوجه شود که امکان پیروزی در دعوای ما وجود ندارد با عدم قبول وکالت ما کمک بزرگی کرده است و از صرف وقت و هزینه گزاف جلوگیری میکند، پس از نحوه انتخاب و انتقال تمامی مسائل پیرامون دعوایمان به وکیل باید دانست که وکیل تنها میتواند در چارچوب قوانین و آنچه که عرف و قانون به وی اجازه میدهد به پیشبرد هدف ما در دعوا کمک کند و نباید از وکیل توقع داشت فراتر از قانون و با اعمال نفوذ در محاکم و روی افراد ما را به هدف خویش برساند چرا که این عمل علاوه بر خلاف شرع و انسانیت بودن سبب تخلف انتظامی وکیل و توبیخ وی میشود. پس باید بدانیم که عمل وکیل تنها در چارچوب قوانین میباشد و اگر وکیل منتخب ما در پرونده کم کاری داشته و این امر موجب ورود ضرر شده است میتوان پیگرد انتظامی وکیل را خواستار شد اما اینکه وکیل در دعوا شکست خورده و نتوانسته است به آنچه که هدف ما بوده برسد نمیتواند محمل مناسبی برای شکایت انتظامی علیه وکیل باشد چرا که تعهد وکیل مانند پزشک تعهد به وسیله است نه تعهد به وسیله یعنی وکیل وظیفه دارد و تعهد میدهد که تمام تلاش خویش را برای موفقیت در پرونده به کار گیرد اما اینکه رای به نفع ما صادر بشود تعهد وکیل نیست و این دیگر بسته به نظر قاضی محترم دارد که مارا محق برای صدور رای بداند یا خیر و مسولیت وکیل تنها تلاش برای رسیدن به هدف است نه به دست آوردن هدف.
